صحنه ای از یک بیماری همه گیر

من هنوز در شوک است. فقط چند دقیقه قبل از من تو را دیدم دیو را اندکی قدم اشتباه یک زن و شوهر را در کنار ما ایوان که ما ناشیانه بريدن قدیمی ما کوچ از زیرزمین. او را فرود در بتن از چند پا و به طور مستقیم بر روی شانه خود را. آن همه خیلی سریع اتفاق افتاد. من کمک کرد تا او را رول بیش و دیدم بازوی خود را و من فورا آن را می دانستند بد بود.

وجود دارد ، من نوعی به نام 911. چند همسایه آمد و صحبت با دیو و من مصرف بیش از تلفن من تماس بگیرید با توزیع کننده زمانی که من می توانم پاسخ به سوالات بیشتر.

خدمه سه EMTs همه زنان جوانتر وارد به صرفه جویی در روز. آنها شگفت انگیز است.

من تکان دادن من به سختی می تواند قفل کردن درب به خانه من پس از من با عجله انداخت و با هم یک کیسه از داروها و تلفن ما شارژر در حالی که همسایه او را نگه داشته و پریشان قبل از آمبولانس وجود دارد. من تا به حال به آماده به ترک می شود در حالی که زمانی که من سوار همراه با شوهر من.

و من هنوز هم قادر به دریافت ماسک و قرار دادن آن در, به دلیل آن را حداقل من در حال حاضر می توانید.

با پوشیدن یک ماسک است که مطلقا هیچ چیز در مقایسه با بودن در شوک آدرنالین coursing از طریق رگ خود و خواسته برای کمک به بلند کردن شوهر خود را به قرار دادن بر روی برانکارد و سپس پیدا کردن شما حتی نمی توانید صبر کنید در بیمارستان با او. یا او را دوباره برای چند روز.

مانند ناگهانی توصیه به پوشیدن ماسک در بیمارستان را بازدید کننده ممنوع است خسارت های ناخواسته از یک در سراسر جهان همه گیر است که در حال حاضر به کشته شدن بیش از 300,000 تا کنون با توجه به سازمان بهداشت جهانی و بیش از 90,000 در امریکا به تنهایی با توجه به مراکز کنترل و پیشگیری از بیماری.

زندگی تغییر کرده است بسیار است. من هرگز فکر نمی کردم در مورد پوشیدن یک ماسک قبل از. در حال حاضر آن را تبدیل به صورت خودکار به عنوان یک کمربند.

چندی پیش من هرگز اجازه ام آمبولانس شوهرم دور با وضوح بازوی شکسته و فوق العاده ای درد و فقط در خانه نشستن و کاری انجام ندادن. من مبارزه خواهم جهنم را سوار آمبولانس و یا من می خواهم تقاضا برای نشستن به تنهایی در اتاق انتظار دانستن من حداقل در همان ساختمان به عنوان او.

اما روز یکشنبه به تماشای درایو آمبولانس دور و کاری نکرد.

بیمارستان ها نمی توانید به بازدید کنندگان هنگامی که یک بیماری همه گیر در حال گسترش است. همین دلیل است که من فقط به حال به پذیرش به عنوان سخت به عنوان آن بود که من نمی توانستم او را برای دو روز.

ما خوش شانس است که او را OK. پس از عمل جراحی برای رفع آن تمام و برگشت خانه در روز سه شنبه او در حال حاضر شروع به در راه خود را به بهبود. آن می تواند بوده ام خیلی بدتر است.

من نمی دانم چه درس وجود دارد برای یادگیری در تمام این غیر از اثر موج دار شدن از فردی ما اقدامات و تصمیمات ما را در حال حاضر. من نمی توانم پاسخ این سوالات برای هر کس دیگری.

این هفته حداقل من نمی رفتن به بیمارستان برای دیدن من و ارز در, من نمی ممکن است ندانسته گسترش یک ویروس جدید به کسی که می تواند به مبارزه با آن است.

من عینک, ماسک, در حالی که EMTs تیراندازی شد تا شوهرم با مسکن برای آماده شدن به او حرکت می کند چرا که در یکی از این صرفه جویی در زندگی اولین پاسخ دهندگان شاید نبود در معرض یک ویروس است که می تواند سلامت او و یا گسترش به سایر مردم مانند دیو که نیاز به کمک در راه است.

من نمی توانم ثابت دیو بازوی راست, در حال حاضر, و من نمی تواند به توقف یک بیماری همه گیر. من مطمئن شوید که به عنوان جهنم پوشیدن یک ماسک و اگر آن را نگه می دارد و مراقبان امن است.