4 مورد ضروری قبل از شروع کاشی
در بارفروشده سپاه حامیان محمد به سپهسالاری «سید زینالعابدین حسینی پازواری» به هماوردی آنان آمد؛ اما شکست خورد و عقبنشینی نمود. ملک کیومرث وقتی سپاه دشمن به دامغان رسید، به استقبال آنان رفت و با اهدای تحفههایی توانست نظر فرستادهٔ تیموری را جلب کند و پسرش، اسکندر، بدین طریق آزاد شد. بدین طریق نزاع میان ملک و کارکیا بیش از پیش بالا گرفت. اما انتشار و گسترش سریع مسیحیت در دولت ساسانی وضع روحانیون زرتشتی را در مخاطره انداخت در نتیجه دعاوی تمامیتخواهانهٔ آنها در اواخر دوره سلطنت شاپور یکم و بیش از همه پس از مرگ او هردم علنیتر شد. در سال ۱۳۹۸ این میزان به ۹۸۲ هکتار کاهش یافته است که ۸۵۶ هکتار آن بارور و مابقی نونهال بودهاند و بیش از نیمی از آنها به میزان حدود ۵۵۵ هکتار نیز در شهرستان دالاهو قرار داشته است. بنیاد اصلی این طرحها نمایش صحنههای شکار و شکارگاه است. تا پایان قرن نوزدهم میلادی رنگزاهای طبیعی منبع اصلی رنگ برای رنگرزی کالاهای نساجی بودهاند. بایگانیشده از اصلی در ۱۷ فوریه ۲۰۰۹. بسته به شرایط کاری مواد مختلفی به عنوان ماده پایه بکار رود در دماهای بالا از FR4 High Tg استفاده میشود یا در صنایع ال ای دی از مدارات چاپی آلومینیومی استفاده میگردد.
کارکیا محمد در نامههایی جداگانه به او و سپهسالارش در الموت و لمسر اخطار داد؛ لیکن ملک کیومرث اعتنایی نکرد و همچنان بر آتش اختلاف میدمید. در پاسخ، کارکیا سپهسالارش «کیا محمد بن نوپاشا» را با لشکر رودبار و دیلمستان و بخشی از لشکریان گیلان، برای تسخیر طالقان گسیل داشت. قلم-پشت رزین و الیاف شیشه را بهطوری حذف میکند که در نتیجه لایههای مس به سوراخ باقی میمانند و به عنوان سوراخ اندود شده با مس بخشی جدایی ناپذیر میشوند. خانوادهٔ نصیرالدین هم از ساری فرار کردند و از آمل به سمت رستمدار حرکت کردند. رستمدار ویران شد و اسب مورد علاقهٔ کیومرث، به نام «بورهکی»، به دست کارکیا محمد افتاد. باغ مذکور از آثار دوره ناصرالدینشاه قاجار بهشمار میرود و به وسیلهٔ نصیرالملک ساختمان فعلی بنا شده است. گرافیت که یکی از دگرشکلهای کربن محسوب میشود، یکی از نرمترین مواد شناخته شده و الماس که دگرشکل دیگر کربن است، سختترین ترکیب طبیعی شناخته شده بر روی زمین است. در سال ۸۳۰ هجری یکی از اسماعیلیان به نام «خداوند محمد»، از نسل علاءالدین محمد سوم، موفق شد این قلعه را از دست کیاییان درآوَرَد و تصرف کند. کاشیها یکی از پراستفادهترین مطالح ساختمان هستند که از جنس سفال و به شکل مربع یا مستطیل ساخته میشوند.
قلعه الموت یکی از دژهای جنوب دیلم بود که پیشتر اسماعیلیان الموت آن را بنا نهاده بودند و در ۶۵۴ هجری هلاکوخان مغول آن را گشوده بود. اما پیش از آن که ملک اویس به معرکه برسد، محاصرهٔ الموت موجب تسلیم کوتوال شده بود و اهالی قلعه که علوفهٔ کافی نداشتند، امان طلبیدند و قلعه را تحویل کارکیا دادند. اهل قلعه چنین کردند و او توانست بر اوضاع دژ تسلط یابد. ظهیرالدین داستان را چنین میگوید: «ملک نیز در قلعهٔ نور میرفت و دریوزه میکرد. ملک کیومرث که روز ۱۰ شوال در ناتلرستاق بود، پس از شکست ظهیرالدین و مجروح شدن او، پسرش کاووس را با سیصد نفر سواره به سرحد قلمروش فرستاد تا مجروحان را با خود به رستمدار برگرداند و طرفین یکدیگر در لرکهپادشت، از توابع آمل، ملاقات کردند و در موضع میرنا دشت اردو بر پا کردند. نصیرالدین به وصیت سید علی ساری، برای مرتضی بیعت میگرفت و در آمل با سید علی آمل ملاقات و رایزنی کرد و از ملک کیومرث هم دعوت کرد که به آن شهر بیاید و در گفتگو کاشی درجه ۱ شرکت کند. شاهرخ پاسخ مطلوبی به این درخواست داد و علی ساری در نبرد بعدی به سال ۸۱۴ هجری، با لشکریان خراسان و استرآباد توانست به قلمرو پیشین خود بازگردد و سید علی آمل، به همراه متحدش غیاثالدین مرعشی، به سوی دربار ملک کیومرث پناه آوردند.
بار دیگر لشکریان ساری تجدید قوا کردند و در نبرد مرزناک درگیری بزرگی روی داد که این بار ظهیرالدین شکست خورد و به همراه کمالالدین متواری شد. حدود یک سال پس از بیعتها، نصیرالدین و مرتضی با هم اختلاف پیدا کردند و در صفر ۸۲۲ هجری کار به درگیری و جنگ کشیده شد؛ ابتدا در نبرد سیرهچاران شورش نصیرالدین شکست خورد. نخستین بار، در نبرد سروکلا عدهای از امیر زادگان مرعشی به سردمداری سید علی ساری و سید علی آمل، درگیر جنگی درونی شدند. به هر حال، در نبرد چیلکشار، در نزدیکی روستای چلندر، متحدان علیه ملک کیومرث از هر سو به مرز پادوسپانیان هجوم آوردند. رستمداریان هر جا اجنبی مییافتند، میگرفتند نزد ملک میآوردند. در خلال این پیوندهای خانوادگی، نمارستاق، دیلارستاق و تریتهرستاق را که روستاهای کوهستانی مازندران بودند، به ملک کیومرث سپردند و قرار شد ملک لاریجان را از کیا ضماندار بگیرد و جزء قلمرو خود نماید و سید علی آمل هم با این قرار و مدار موافقت کند. کیومرث از فرصت استفاده کرد و سید علی آمل را از لاریجان فراخواند و به او لشکری داد تا بتواند به سوی شهر آمل حمله کند.