لحظات مثبت از طریق درخشش در دوران سخت

من هم فکر در مورد به اشتراک گذاری داستان از دیدگاه من به عنوان یک مادر و پریمیر. من اعتقاد دارم که شکارچی نامی

توسط NEWSMINERAL در 16 تیر 1399

من هم فکر در مورد به اشتراک گذاری داستان از دیدگاه من به عنوان یک مادر و پریمیر. من اعتقاد دارم که شکارچی نامیده می شود برای به اشتراک گذاشتن داستان خود را در کلمات خود را در زمان خود که او را در رسانه های اجتماعی از زمان به زمان خواهد شد و آیا در صحبت حوادث در چند حوادث آینده.

من یکی به sugarcoat من تجربه تماشای فرزند من حتی اگر او یک کالج-فوتبال-اندازه بزرگسالان مقابله با فلج از قفسه سینه به پایین. هر روز من می خواهم به تجارت مکان با او.

این شکارچی است که حضور فیزیکی درمان دو بار در هفته. او همچنین کار در تابستان کارآموزی مهندسی و در نظر گرفتن شش اعتبارات آنلاین.

چند شب در هفته من کشش شکارچی پاها و باسن (ما شوخی آن را مانند دبیرستان آهنگ دیدار زمانی که من استفاده می شود به کشش او را). به عنوان من را از طریق حرکات من بی سر و صدا دعا برای شفا معجزه آسا و فن آوری پزشکی برای پیشبرد به درمان نخاع و مغز آسیب برای ما و برای کسانی که به ملاقات ما در Craig بیمارستان در کلرادو. من سعی می کنم به ساکن نه در آنچه نیست و به جای تمرکز بر روی چیزی است. من می خواهم برای همیشه به اشتراک گذاری ستایش برای آنچه که ما را و پیدا کردن شادی در هر روز — که چیزی است که من فکر کردم در کنار غیر ممکن است میان تحول و تغییر شش ماه پیش.

پس از یکی از شکارچی های اخیر فیزیوتراپی قرار ملاقات ما با تجربه شادی در یک روز معمولی. وقتی که من پرسید که آیا من می توانم نوشتن در مورد آن شکارچی گفت: "چگونه می تواند شما را جذب این یکی از لحظه ای که وجود دارد 500 دیگر نمونه های مثبت بیش از حد؟" من نمی توانم آنها را ضبط همه اما اجازه دهید من به اشتراک گذاری این یک مثال است.

شکارچی تا به حال برنامه ای برای ملاقات با او تنگ پایان مربی فوتبال در چنگال بزرگ, N. D., که در آن او شده است یک عضو از دانشگاه داکوتای شمالی, تیم ملی فوتبال برای چهار سال گذشته. من برنامه ریزی شده به کار بر روی لپ تاپ من در ماشین در حالی که او و مربی او تا به حال ناهار در Chick-fil-A. شکارچی از من دعوت به پیوستن به آنها را بنابراین من موافقت کرد به راه رفتن در اما منظور من ناهار برای رفتن. پس از همه, دو نفر از ما تا به حال مقدار زیادی از زمان با هم شش ماه گذشته و در یک زمان با مربی خود مهم بود.

مدت کوتاهی پس از راه رفتن به رستوران یک کارمند فریاد زد: شکارچی نام. هیجان گرفت به عنوان کارمند به اشتراک گذاشته شده در مورد زیر شکارچی سفر. همانطور که ما راه می رفت خارج برای خوردن ناهار من با شکارچی در مورد زمستان جمع آوری کمک که در رستوران میزبان در هفته های پس از حادثه.

آن را طولانی نیست قبل از همان کارمند جولی Haakenson بازدید میز ما با یک پاکت در دست او است. آشپز در آشپزخانه او را به یاد وجود دارد پول اضافی اهدا شده پس از اولیه جمع آوری کمک به پایان رسید. او به ما تحویل داده پاکت پول نقد با برچسب "شکارچی Pinke جمع آوری کمک" آنها ذخیره کرده بود در طاق. من عینک های آفتابی پنهان می کردند اشک های من.

من در نهایت بازگشت به ماشین من به کار شکارچی و مربی خود را می توانید ببینید. در آن زمان شکارچی صحبت جولی در کودکان از طریق Facetime و یکی از بچه ها به اشتراک گذاشته شده در مورد نوشتن یک مقاله در مورد شکارچی. او با شادی گزارش شده او دریافت A+.

شش ماه گذشته را به ارمغان آورد بسیاری از تغییرات برای شکارچی و تمام اعضای خانواده ما — اما حتی در سخت ترین روز شادی باقی مانده است. به عنوان شکارچی گفت: ما تجربه کرده ایم صدها نمونه های مثبت از عشق و حمایت است. در این روز آن بود Chick-fil-A, کارمند, جولی, و, واقعا, یک, کل, کارکنان رستوران که بسیج در سراسر شکارچی.

Pinke ناشر و مدیر کل Agweek. او را می توان در رسید kpinke@agweek.com و یا تماس با او را در توییتر @katpinke.



tinyurlis.gdu.nuclck.ruulvis.netshrtco.de
آخرین مطالب